دلدادگان روسیه و تجربه پیشهوری
محمدجواد روح
ایشان جعفر پیشهوری است. رییس حکومت خودخوانده آذربایجان که به یمن حضور ارتش سرخ شوروی در خاک ایران پس از جنگ جهانی دوم، فرصت یافت یک سالی دولت تشکیل دهد. دولتی که البته مستعجل بود. با مذاکرات احمد قوام با استالین در مسکو و در نهایت قرارداد دوجانبه او با سادچکیف، سفیر وقت شوروی در ایران، و وعده پادرهوای واگذاری نفت شمال به شوروی، ارتش سرخ از آذربایجان خارج شد و دولت خودمختار هم به چشمبرهمزدنی فروریخت.
این را نوشتم که به دلدادگان شوروی سابق و روسیه کنونی یادآور شوم اگر امروز، هر دم تیتر و توییت میزنند که آمریکا و ناتو، دولت اوکراین را تنها گذاشتهاند و اعتماد به کدخدا نتیجه نمیدهد(به فرض صحت این ادعا و نادیده گرفتن تحریمهای گسترده علیه روسیه)؛ اعتماد و تکیه به روسها از آنهم سستتر است.
روسها به وعده پشیزی از قوام و شاید تهدید پنهانی از ترومن (رییسجمهور وقت آمریکا)، رفتند و پشت سر خود را هم نگاه نکردند و دولت خودمختار! را با ارتش ایران تنها گذاشتند. حزب توده و دیگران هم، قبل و بعد از انقلاب کم طعم وفاداری از نوع روسی را نچشیدهاند.
در کنار اینها، جای این سوال هم هست که اگر پیشهوری و اعضای حزب توده مثل دهه بیست در کابینه یا مجلس بودند (البته اعتبارنامه پیشهوری تایید نشد و همین، از دلایل جداییطلبی او و همفکرانش بود)، در قبال حمله روسیه به اوکراین چه موضعی میگرفتند؟
فکر نمیکنم چندان با محتوای تماس تلفنی رئیسی یا تفسیرهای تلویزیونی یا توئیتهای علی شمخانی فرق میکرد!
#ایران_و_روسیه
#جنگ_اوکراین
#اتحاد_جماهیر_شوروی
#جعفر_پیشه_وری
#فرقه_آذربایجان
#سید_ابراهیم_رئیسی
#علی_شمخانی
#حزب_توده
#احمد_قوام
https://www.instagram.com/p/CabrKrTq-l5/?utm_medium=share_sheet